خونِ جگر

ساخت وبلاگ

وسط جلسه بودم، طبق عادت همیشگی با لمس گوشی، قفلش را باز کردم و شبکه های اجتماعی را مرور کردم. مردمِ کرمان به خون خود غلتیدند.

همین؟

غلتیدند؟

دوباره محکوم کنیم؟ تهدید کنیم؟ ذوق کنیم از طوفانِ حماس؟ انتقام سخت بگیریم؟ یا نهایتا پیامک‌بزنیم به تلویزیون و انزجارمان را اعلام کنیم؟

بیا برایت بگویم جانِ برادر. از خودم بگویم. وقتی خبر انفجار را میشنوی و نگران قیمت دلار میشوی یا قیمتِ طلای ۱۸ عیار را چک میکنی، دیگر دلت پاسخِ تراز یا حتی ناهمتراز نمیخواهد. فقط میخواهی که همه چیز ارام و بی سر و صدا باشد.

جوی خون را دیدم ولی شرمنده که نگاهم به مشارکتِ انتخابات است، تا زدن سیلی به قاتل. اولویتم سفت کردن روسری دختران است، نه چک و خنثای مسیر پر تردد زائران حاج قاسم. اولویتم دخالت در فوتبال است، نه شکستن گردن اوباشِ بین المللی.

اری عزیزم. باید مثل یَمن چیزی برای از دست دادن نداشته باشی تا موشک رها کنی به سمت ناو هواپیمابر آمریکایی. باید مثل من اویزان اینستاگرام نباشی تا مثل یمن بگویی هرکس دست به ماشه ببرد میزنم اینترنت جهانی که از کفِ تنگه باب‌المندب میگذرد را دو شقه میکنم. نه که طرفدار جنگ باشم ها. نه. فقط میگویم قواعد بازی این نیست که مشغول آنیم.

پ.ن: ببخشید که آشفته نوشته ام. ذهنم مشوش است.

پ.ن: دختران و مادران و همسرانِ سرزمینم. روزتان مبارک.

خفن بگو لااله الا الله...
ما را در سایت خفن بگو لااله الا الله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yade-me بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 21:13